یکشنبه ۲۳ آذر ۰۴

انتظار

۱۵ بازديد
انتظار ، انتظار و باز هم انتظار . انتظار واژه ترسناکیه . تو این واژه یک امید پنهان هم وجود داره . امید به اینکه این روزا میگذره و به روز موعود نزدیک میشی . بخش ترسناکش هم که مشخص هست ،  این روزا بگذره و هیچ وقت به اون روز که خاتمه پیدا کنه نرسی . 
بدترین نوع انتظار چی میتونه باشه ؟ برای من انتظار برای تولد نوزادی که در اغوشش بگیرم . چندین بار واژه مادر حس کنی ، چندین بار نوزادی و حمل کنی ولی بعد زایمان یک تخت کوچولو خالی کنارت باشه . چندین بار بشکنی و فرو بریزی و تمام تلاشت بکنی تا دوباره بایستی . و حالا برای چندمین بار شروع انتظار ....

دلم گرفته

۱۲ بازديد

شده بعضی وقتا همه چی داری همه چی به نظر خوبه ولی از درون تهی باشی؟؟!!! من الان دقیقا تو این وضعیتم ، از زمین و زمان شاکی ام ، تو گردابی از افکار منفی گیر کردم و در حال غرق شدنم . هیچ چیزی نمیتونه حالم خوب کنه . با اینکه همه چی سر جای خودش هست . حتی خرید گل ، که عاشقشم . چیزی که نمیدونم چیه از درون داره مغزم میخوره و سوراخ میکنه ، صداش تو گوشم  ، از صبح تا شب در حال خوردن مغز من هست ،  کاش این روزا هر چه زودتر بگذره یا که چشام ببندم مثل صبح که به زور از خواب بیدار میشم ، میگم ۳۰ ثانیه دیگه بخوابم ولی چشام باز میکنم و بیشتر از یک ربع گذشته . الان هم چشمام ببندم و باز کنم و پاییز سال ۱۴۰۴ باشه . 

یک ژاکت قرمز رنگ پوشیده باشم و از گرمای فنجان چای  تو خونه رو مبل در حال استراحت  لذت ببرم  و ذهنم ارام ارام باشه ،  بدون نگرانی از قسط ، بدون نگرانی از کسری بودجه ، بدون فکر کردن  پیرامون حرفهای دیگران و بازسازی هزار باره حرف انها ، بدون نگرانی از مشکلات جسمی ، بدون استرس های کاری .....